نه قصد جسارت دارم و نه قصد توهین که این روزها بسیار سخت شده زبان را در کام نگه داشتن و باید خون دل خورد تا شاید ذره ای از خون دل های حضرت ماه را ما هم نیز بچشیم!
جناب هاشمی رفسنجانی به هنگام رای دادن باز هم با یک جمله سخن نسنجیده و یا شاید هم کاملا سنجیده آب به آسیاب دشمن ریخت تا تیتر اول سایت های ضد انقلاب و یا بالاترین این خبر شود که"هاشمی رفسنجانی رسما تقلب در رای گیری های پیشین را تائید کرد !! " و یا " هاشمی رفسنجانی هم رای داد و هم زهرش را ریخت !!"
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام این بار هم مصلحت نظام را در نظر نگرفته و به هنگام رای دادن گفت"اگر نتیجه انتخابات همانی باشد که مردم در صندوق ها ریخته اند حتما مجلس خوبی خواهیم داشت"!!!
آقای هاشمی رفسنجانی! شما به احترام حضرت ماه برای ما نیز محترمید اما منظورتان از این"اگر"چیست؟؟؟!!!!؟؟؟؟
یعنی شما فکر می کنید نتیجه ای به جز آنچه در صندوق ها ریخته می شود اعلام می شود؟؟؟؟!!!؟؟؟
یعنی شما معتقید در انتخابات های گذشته تقلبی شده که اینگونه نظر می دهید؟؟؟!!!؟؟؟
آقای هاشمی رفسنجانی! این جماعتی را که در روز انتخابات با شوق و ذوقی وصف ناپذیر پای صندوق ها آمدند اینقدر عاقل و فهمیده هستند که دیگر تحت تاثیر اینگونه سخن پرانی های شما قرار نمی گیرند!
آقای هاشمی رفسنجانی! واقعا به جز دشمنان داخلی و خارجی چه کسی خریدار این حرف شما بوده و هست؟؟؟!!!
آقای هاشمی رفسنجانی! باور کنید فتنه 88 مرد و دیگر اثری از جنبش سبز و لجن گراهای غربی نیست تا برای شما کف بزنند! هرچند که خوراک خوبی برای سایت ها و رسانه های غربی فراهم نموده اید!
آقای هاشمی رفسنجانی! این حرف شما چراغ سبزی نبود برای کسانی که منتظرند تا دوباره توهم تقلب را بین اذهان مردم بیندازند ؟؟؟!!! اینگونه یار رهبرید؟؟؟!!!؟؟؟
آقای هاشمی رفسنجانی! هنوز یادمان نرفته که همسر جنابعالی در روز انتخابات سال 88 بعد از رای دادن زمزمه تقلب داشت و امسال هم شما همکلام با ایشان شده اید!
آقای هاشمی رفسنجانی! به نظر شما ما توقع بی جایی از شما داریم که می گوییم آب به آسیاب دشمن نریزید؟!؟؟
آقای هاشمی رفسنجانی! به نظر شما روح شهدا و امام از این سخن شما خشنود است؟!!؟
آقای هاشمی رفسنجانی! کاش خودتان برای خودتان احترام قائل بودید!!!! احترام امامزاده دست متولی آن است!
دهنمکی پیشنهاد بازی آنجلینا جولی در فیلمش را نپذیرفت
بعد از رؤیت این تیتر در خبرگزاری فارس، مرغ خیال به پرواز درمیآید و یک شب بارانی را در ذهن مجسم میکند. در این شب بارانی آنجلینا جولی که دارد توی آشپزخانه برای خودش و برَ و بچهها ماکارونی درست میکند، ناگهان تلفن را برداشته و شماره مسعود دهنمکی را میگیرد: اول 98، بعد 0912، بعد بقیه شماره. تلفن بوق میزند. یک بوق، دو بوق، سه بوق، ده بوق. اما مسعود تلفن را برنمیدارد. چون آدمهای معروف تلفنهای ناآشنا را جواب نمیدهند. آنجلینا دوباره شماره میگیرد، سهباره میگیرد، چهارباره میگیرد، پنجباره میگیرد. بالأخره در مرتبه ششم (یادمان باشد شش یک عدد فراماسونری شیطانی است) مسعود به پیششماره دقت میکند: بله. تلفن از آمریکاست. مسعود [به دوربین نگاه میکند و] میگوید:
- یعنی کی میتونه باشه اینوقت شب...
و دکمه call موبایلش را فشار میدهد. تماس برقرار میشود:
آنجلینا: مای دیر مسعود، سلام.
مسعود: علیکمالسلام. شما؟
آنجلینا: آنی هستم. آنجلینا. آنجلینا جولی.
مسعود: همون آنجلینا جولی مشهور؟
آنجلینا: یس. من هست خودم.
مسعود: برو آبجی. برو خودتو سیا کن.
آنجلینا: نو، نو. آی ام خودم. آنجلینا جولی. خانم برد پیت.
مسعود: اگه راست میگی اسم سه تا از فیلمهایی که بازی کردی بگو.
آنجلینا: [...]، [...] و [...] (توضیح: برای ممانعت از ترویج فیلمهای مبتذل هالیوودی، نام فیلمها حذف شد.)
مسعود: من که این فیلمها رو ندیدم. حالا گیرم که همینه. فرمایش؟
آنجلینا: مای دیر مسعود. یو نو که من هست سوپراستار. من در هر فیلم پلی نمیکنم. اما وقتی اخراجیهای یک و دو و مخصوصا سه رو دیدم، به خودم گفتم که باید برای تو پلی کنم در شماره چهار یا هرچی دیگه هست. پلیز.
مسعود: خواهر من، ببین، فیلم من ارزشیه. حالا درسته توش سیما و مینا و بوی باقالی و گوزینش و اینها داره، اما اینها برای جذب مخاطبه. اما اینو بدون که من مفاهیم ارزشی رو به پای جذابیتها ذبح نمیکنم. مجید سوزوکیها واقعی هستن، بایرامها، بیژن مرتضویها، گرینوفها، همه و همه واقعی هستند. اما تو چی؟ مرگ بر ابتذال، مرگ بر هالیوود. کاری نداری میخوام قطع کنم...
آنجلینا: صبر کن. برد هم اینجاست میخواد باهات صحبت کنه.
مسعود: به برد سلام برسون بگو من هیچ حرفی با زوجهای هنری مبتذل ندارم. خداحافظ.
آنجلینا: قطع نکن، بهخاطر خدا...
مسعود: ای بابا...
آنجلینا: مستر سرتیپی با مدیر برنامه من صحبت کرد. من با حجاب به ایران آمد. من با حجاب هم بلد هست.
مسعود: ببین خواهر من، مسأله فقط حجاب نیست که. مسأله حاج فرج الله سلحشوره. میدونی اگه بفهمه چه ماجراهایی درست میشه.
آنجلینا: اوه، دایرکتور آو یوزارسیف. من خیلی دوست داشت در زلیخا پلی کرد، اما کمتوفیق بود.
مسعود: خواهر من، موسی به دین خود، عیسی به دین خود. شما از اونطرف ارزشهای خودتون رو فیلم کنید، ما هم از این طرف مال خودمونو. کاری هم بهکار هم نداشته باشیم. دنبال دردسر میگردی؟ به برَد سلام برسون. بااااااااااااییی...
همه این تخیلات، زاده ذهن بیمار امثال ماست. اصولا انسان با دیدن خبرهای خاص بهسرعت باید متوجه شود که ماجرا اساسا یک چیز دیگر است. لذا مرغ خیال نیز پس از انجام تصورات تخیلی فوق به لانه برگشت و گرفت خوابید.
مدتی قبل که دیدگاه برخی از اندیشمندان جهان را در مورد امام حسین(ع) مطالعه میکردم در دل به داشتن چنین امامی که آوازه آزادگی و شجاعتش دین و مذهب نمیشناسد افتخار کردم. اما یک نگرانی در اعماق وجود احساس میکردم و آن نگرانی از این جنس بود که؛ آیا ابرقدرتهای جهان به راحتی از کنار این صحبتها خواهند گذشت؟
امسال در ایام محرم با تصاویری مواجه شدم که برگرفته از همان جملات بود. تصاویر آن اندیشمندان مشهور جهان در کنار جملات ایشان در وصف امام حسینِ ما شیعهها، که بر بیلبوردهایی شکیل و قابل توجه در شهر لندن نقش بسته بود. این تصاویر بعضاً در سایتهایی(از جمله + و +) منتشر شد و ایمیلهای زیادی هم شامل همین تصاویر بین مردم امامحسیندوستِ ما رد و بدل شد. هر شیعهای که در یک نگاه کلی به آن بیلبوردها بنگرد به وجد میآید که چطور این بیلبوردها در لندن نصب شدهاند؟ اما ... اما متاسفانه عده ای به نگاه کلی به تصاویر بسنده کردند و از غوغایی که پشت این تصاویر بود بیاطلاع ماندند و هر روز بیشتر و بیشتر این تصاویر را منتشر کردند.
بیلبوردهای لندن/امام حسین (ع)
وقتی کمی در این تصاویر دقت کنیم، متوجه میشویم که پایین این تصاویر، آدرس یک سایت نقش بسته؛ www.azadari4imam.org . آدرس سایت را باز میکنیم ؛ زبان مورد نظر را انتخاب کرده ؛ کمی از ورودمان به سایت نگذشته که با مطالب عجیبی نظیر مقدس شمردن قمهزنی و آسیبرساندن به بدن، روبرو میشویم. متوجه میشویم که این سایت بیان میدارد؛ روی آتش راه رفتن و قمهزنی جزء شعائر اسلام است. تصویر زیر حاوی یکی از پرسش و پاسخ های مطرح در این سایت است:
سایت انحرافی عزاداری
اینگونه است که دشمنان ما، در شهری که مردمش از آیین دیگری هستند و نه میدانند اسلام چیست و چه میگوید و نه حقیقتاً امام حسین (ع) و هدف و مسیر مقدس ایشان را میشناسند، با ظاهری کاملاً پسندیده مردم را به سایتی شیطانی میکشانند و به طور ضمنی و زیرپوستی، تیشه به ریشه ی شیعه و فرهنگ امام حسین (روحی له الفداء) میزنند.
دشمن کارش را خوب بلد است؛ هم میداند چگونه آن جملات ناب را با دستان آلودهاش دستمالی کند؛ و هم میداند چگونه عشق به امام حسین (علیه السلام) را با انحرافات غیرعقلانی، مشوش جلوه دهد.
در این ایام که همراه با جنبش بیداری اسلامی و جنبش ضدسرمایهداری، هر روز به تعداد حقطلبانِ جهان افزوده میشود؛ چه راهی بهتر از این راه که بشود تاثیر گذاری امام حسین (ع) را (به عنوان اسطوره حقطلبی) برای ادیان دیگر کم کرد؟! یک روز در لباس دوست، یک روز در لباس دشمن.
در انتها دو تقاضا از دوستانی که بدون داشتن اطلاعات کافی و با نیات پاک اقدام به انتشار ، ایمیل و به اشتراک گذاریِ تصاویر بیلبوردهای مذکور میکنند دارم؛ اول اینکه وقتی تصاویر بیلبوردهای لندن را میبینیم به یاد آن ضرب المثل معروف بیفتیم که "سلام گرگ بی طمع نیست" و انگلیس هم ازین قاعده مستثناء نیست. پس قبل از آنکه تصمیم بگیرید این تصاویر را منتشر کنید، بادقت بیشتری به تصاویر نگاه کنید، حتی زمانی را اختصاص دهید به تحقیق در مورد حقیقت این تصاویر ؛ بعد عمل کنید. و دیگر اینکه؛ نگذارید حصار غربت امام حسین بیشتر شود. در صدد اصلاح و توضیح در مورد پشت پرده ی آن تصاویر اقدام کنید. در سایتهایتان، از طریق ایمیل، گوگلپلاس و ... از هرکدام ازین طرق که تصاویر را منتشر کردهبودید، از همان طریق توضیحاتی که ارائه شد را نقل کنید تا ناخواسته با دشمن همراهی نکردهباشید.
اللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم
فانوس دریایی ساختن بلدیت می خواهد . باید بلد باشی کجا فانوس دریایی را بکاری که آن کشتی بخت برگشته ی گم شده وسط امواج طوفانی دریا بتواند نورش را ببیند . متصدی فانوس دریایی هم باید اهلیتش را داشته باشد که بنشیند پشت فرمان . آدم بی خیال را که نمی گذارند مسئول فانوس دریایی باشد . ولی هر چقدر هم که مسئولش حساس و اینکاره و نامبر وان باشد باز هم فانوس دریایی جایش ثابت است ، فقط به تو ساحل را نشان می دهد ، به تو می گوید : اینهاش ! سکان را بچرخان و بیا اینطرفی .
اگر باد و طوفان بزند و دکل را پایین بیاورد و گرفتار گرداب بشوی ، هر چه هم فانوس دریایی و متصدی اش خودشان را بالا و پایین بیندازند فایده ندارد . فانوس دریایی یعنی تو ببین و تو بیا .
حالا تو فرض کن که فانوس دریایی را بگذاری روی کشتی امداد و نجات . وسط طوفان و گرداب و مرگ و زندگی ، بیفتی روی صفحه ی رادارش ... نور فانوس دریایی که حالا متحرک شده بیفتد روی قایق شکسته ی تو ... و ببینی مسیرش عوض کرده تا بیاید به داد تو برسد . آمده تا تو را از مسیر خلاف جهت به سمت بندر و لنگرگاه بچرخاند .آخ که آن ته قلب ناخدای طوفان زده چه شور و شوقی و آرامشی ایجاد می شود . نه اینکه روی صفحه ی رادار کشتی امداد و نجات رفته ای ، نه اینکه زیر نورش داری دیده می شوی ... از اینکه آمده به سمت تو .
مصباح الهدی و سفینة النجاة ... سنت جدش هم همین بود : طبیب دوار بطبّه ... اصلاً او می آید به سمت ما ، روشنی نور کشتی نجات خدا ، اگر هنوز آن قدر گیج نیستی که می توانی به سمتش سکان را بچرخانی ، که فبها المراد ؛ او از آن سو ، تو از این سو .زودتر به هم می رسید. اگر هم سکان ات را خرد شده و دکلش را تا شده دید ، او به سمتت می آید . با آخرین سرعت هم می آید . جمله اش می شود : " آن مرد در باران... نه ، در طوفان آمد ".وقتی حسین علیه السّلام کشتیبان باشد ، دعای اهدنا الصّراط المستقیم مستجاب است ، می ماند اینکه سوار کشتی اش شوی و تا وقتی نگفته پیاده نشوی . لابد خوانده ای و یا شنیده ای که جناب نوح - علی نبیّنا و آله و علیه السّلام - را پسری بود که ...
شعله شد بال و پرم ، می سوزم / سینه ی محتضرم ، می سوزم / کاش فطرس نفسی پیش شما ، برساند خبرم ، می سوزم / آتشت در دلم آبم کرده ، گرچه با چشم ترم می سوزم / می رسد ناله ات از دور هنوز ، "جرعه آبی !... جگرم! ... می سوزم" / آب گفتم جگر من هم سوخت ! از غمت شعله ورم ، می سوزم / خواهرت چنگ به رویش می زد : "از همه تشنه ترم! می سوزم" / مادری خاک به سر ریخت و گفت : " مثل حلق پسرم می سوزم " / خیمه ها شعله ور و می آید ، دادی از بین حرم : " می سوزم..." / دختری می دود و می گوید : " عمه جان ! موی سرم ... می سوزم "
اللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم و اهلک اعدائهم
نه جدا...جون من...نظراتتون رو بگین...ببینم مجردا دغدغه منو دارن یا نه؟؟؟؟جون من دختر خوب نایاب شده..امروز با یکی از دانشگاه حرف میزدم قسم میخورد که توخوابگاه و 99 درصد دخترا باکسی دوست هستند!!!اینو بجون خودم راست میگفت...یک بنده خدایی بود شدیدا محجبه و سنگین..رو سرش قسم میخوردی..از خانم یکی از بچه ها شنیدم که عاشق برادر زن داداششه..شمارشو گیر آوره..هرازگاهی اس میده....
بخدا نمیدونم به کی میشه اعتماد کرد دیگه.نمیدونم خواستگاری دختری که میرم قبلا با کسی دوست بوده یا نه.از ظاهرم نمیشه تشخیص داد.تازه گشتی و یکی رو به بدبختی پیدا کرده..اول هفت خان رستمه.مرحله بابا مامان سوال اول قبرو رد کردی....تازه میرسی به اصل کار....عمرا اخلاقش بهت بخوره.اومد پرتوقع بود عروسی آنچنان خواست.
هرعروسی باید فلان آرایشگاه بره و یک لباس دوبار نمیپوشه.....یک مدت تو دادگاه خانواده رفتو آمد داشتم...خدا قسمت کسی نکنه!!!به هیچی نمیشه اطمینان کرد..دختر محجبه،پوشیه زن اومده بود طلاق بگیره..چون نمیخواست آرزوهاش فنا بشن..یارو باماشینی اومده بود که 200 تومنی می ارزید..اطمینان به زنش نداشت..خدایا خودت رحم کن!!!!!!!!!!!!!
سلام....آقا ما که رفتنی شدیم..به سلامتی میخوام بریم خدمت اونم 01 ارتش تهران....خدا بهمون رحم کنه!!!!
گفتم این 2 3 روز آخریم..مطالب وبلاگو یک آپ کنیم بعد بریم تو دل سربازی.....
.
نمیدونم چرا حال کردم گیر بدم به بی حجابی و اباحه گری و...از اینا...اولا از همه بجای شکستن کاسه کوزه سرشیطانو،آمریکای جهانخوارو جریان انحرافی و اپوزیسیون و.....تقصیر خود ماست..
حقیقتا هوای نفس زیاد شده...حسابی درگیر دنیا شدیم...خدا رو فراموش کردیم...لکه های حرص،طمع،آز و حسادت آینه دل مارا فراگرفته.و مارو به لجنزار تباهی و دنیا کشونده..مشکل از ماست نمیتونیم برخلاف جهت آب و در صراط مستقیم گام برداریم..کیست که امروزه بیاد همانطور که در روایات ما نقل شده عروسی ساده برگزار کنه یا مهریه رو کم بگیره...
یا مثلا 1 و 3 و 7 و40 عزیز از دست رفتشو، شام ،ناهار ،صبحانه تو فلان کافی شاب،هتلو،نده!!!!!از حرف مردم میترسیم عزیزجان...حرف مردم عزیزتر از حرف خداوند تبارک تعالی شده است....همینه که باعث میشه یک عده سواستفاده کنند و سبک زندگیشون رو به
ما منقل کنند و اونا که روز به روز پول دارتر میشن و ماها فقیرتر و ضعیفتر..استمار فرانو که
میگن همینه...یعنی 70 میلیون برده ایرانی...
هیچی به این اینا توجه نمیکنه ولی همینا تا دلشون بخواد کربلا مکه سوریه میرن...یه بنده خدایی بود هرسال کربلا و مکه میرفت...حداقل 30 بار بود که رفته..ذکر لبشم دو چیز بود یا فحش توهین
به آقا و نظام یا خاطرات کربلا و مکه اش....تو مکه یارو بش جنس گرون فروخته فحش به آقا میداد....نمیدونم....همه آرزوشونه تو کربلا بودن در رکاب امام حسین شهید بشن....تا اسم هییت میاد یارو همچی کلهشو میکوبه به دیوار که نگو..یا بنده خدا دیگه شبا راه میافته از این هییت به اون هییت....اون یکی 24 ساعته آنلاین ایمان کیوانیه...همش کوبس کوبس حسین میکنه....
ولی کیست که درد آقا امام زمانو درک کنه و بدونه که تنهاترین فرد عالمه..کیه که درد آقا رو حس کنه که بدونه یکدونه محرم نداره تا برنامه هاشو اجرا کنه......جمله آخر،یادمان باشد امام حسین(ع)را منتظرانش کشتند........چی بگم..فعلا از درد این مردمان عصبی شدم....التماس دعا
مخصوص
نقل از بولتن نیوز، عده ای از ویدئو کلیپ سازان مبتذلی که با شبکه های ماهواره ای همکاری داشته اند و در داخل و خارج کشور برای خوانندگان و گروه های زیر زمینی و غیر مجاز، موزیک ویدئو های مبتذل ساخته اند، بازداشت شدند.
این افراد به عنوان کارگردان و تهیه کننده، مبتذل ترین ویدئو کلیپ ها را در ایران و خارج کشور برای گروه 25 باند تهیه کرده اند و در میان بازداشت شدگان نام دو نفر کارگردان و تولید کننده سرشناس سازنده موزیک ویدئو های مبتذل برای شبکه های ماهواره ای نیز دیده می شود.