آنچه این روزها توجه افکار عمومی را بخود جلب کرده، سیاستهای دوگانه رسانههای نظام سلطه در انعکاس تحولات حاصل از انقلاب تونس و مصر است که سعی دارند به نوعی حرکت به سمت دمکراسی خواهی جلوه دهند.
نحوه پرداختن رسانههای غربی به تحولات مصر و تونس سؤالات بسیاری در خصوص اصول و قوانین آن رسانهها درباره یاری رساندن به حقوق ملتها در دستیابی به آزادی و دموکراسی برانگیخته است.
ر خلاف انقلاب تونس که با بایکوت خبری رسانههای غرب تا دو روز قبل از پیروزی مواجه شد، انقلاب مردم مصر تا حدود کمی راه خود را در رسانههای غربی باز کرد ولی این رسانهها تنها تحرک مردم مصر در حد اغتشاش و یا اضطراب و درگیری ناچیز برشمردند و از تمرکز بر گستردگی حضور مردم سر باز زدند کما اینکه چشم خود را بر روی اقدامات غیر انسانی نیروهای امنیتی در برخورد با مردم بستند.
رسانههای نظام سلطه در برنامهای هماهنگ سعی دارند وانمود کنند که حرکت مردمی در تونس و مصر همان حرکتی است که در گرجستان و اوکراین اتفاق افتاد و مردم به سمت دمکراسی حرکت کردند، انقلاب مردمی که فریاد اسلامی سر میدهند را به نام انقلاب آمریکایی دمکراسی خواه جلوه دهند.
نکته جالب اینکه اندکی بعد حکومت آمریکایی اوکراین فرو ریخت و مصر و تونس نیز کشور غربی نیستند بلکه خاستگاه اسلامی دارند و اسلام ریشه در فرهنگ و تمدن این دو کشور دارد.
حال جای بسی سؤال است که به راستی موضع غرب در قبال دو انقلاب مردمی عرب که علیه دو تن از همپیمانانشان صورت گر فته، چگونه است؟ این رسانهها چگونه و با چه تاکتیکهایی سعی دارند افکار عمومی را به سمت دیدگاههای غربی خود سوق دهند؟
آنچه در پی میآید تاکتیکهای عملیات روانی رسانههای غربی است که سعی دارند با القاء آنها اینگونه وانمود کنند که ملتهای مصر و تونس به سمت دمکراسی غربی در حرکتند.
?- القای سیاست سقوط حاکم بجای سقوط نظام حاکم
رسانههای غربی سعی دارند حوادث را به گونهای منعکس کنند که مردم مصر و تونس فقط بدنبال کنارهگیری حاکمان هستند و خواهان سقوط حکومت نیستند. در واقع سعی دارند فضا برای ریاست و حکومت مهرههای خود باز کنند.
در تونس بدنبال حفظ قدرت با همان شکل قبلی هستند و در مصر نیز خواهان در دست گرفتن حکومت توسط عمر سلیمان که در واقع معرفی شده مبارک است. در تونس شورای قانون اساسی، رئیس مجلس این کشور را به عنوان رئیس جمهور موقت تا انتخابات ریاست جمهوری برگزید و رسانههای غربی این اقدام را پایان ماجرا میدانند.
حال آنکه مردم مسلمان خواهان برچیده شدن تمام حاکمان مزدور آمریکا و اسرائیل هستند. در مصر نیز مردم شعار تغییر نظام حاکم سر میدهند حال آنکه رسانههای غربی وانمود میکنند که مردم مصر خواهان کناره گیری مبارک هستند و با حکومت جدید مشکی ندارند.
?- طرح انتقال تدریجی قدرت
این رسانهها سعی دارند به گونهای حوادث این دو کشور را منعکس کنند که نشان دهند مردم با تشکیل حکومت موقت قانع هستند و بنابراین حاکم مصر نیز باید تسلیم شود و از قدرت کناره گیری کند. بزرگ کردن مهره های غربی مانند عمر سلیمان در مصر نیز بدلیل جهت دادن به خشم انقلابی این دو ملت است تا القاء کنند که دولت جدید تشکیل خواهد شد و سیاستهای متفاوتتری نیز خواهند داشت غافل از اینکه مردم خواهان تغییر در کلیه سطوح حکومت هستند.
?- القاء دخالت ایران به منظور صدور انقلاب و روی کار آوردن حکومت جمهوری اسلامی
رسانههای غربی در همان روزهای آغازین قیام مردم تونس دروغ پردازیهای خود درباره ایده صدور انقلاب ایران را آغاز کردند تا بتوانند جوی علیه ایران و اسلامگراها در هر دو کشور ایجاد کنند. تا این اندازه پیش رفت که راشد الغنوشی رهبر حزب النهضه الاسلامی تونس عنوان کرد که ما خواهان حکومتی مانند ایران نیستیم. در مصر نیز وانمود کردند که سیستم ولایت فقیه روی کار خواهد آمد و علیه ایران دروغ پردازی کردند. حال آنکه به گفته رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبههای نماز جمعه روز گذشته تهران، ایران هیچ گونه دخالتی در امور این دو کشور نخواهد کرد. و ملت آزاده تونس و مصر باید بدانند که تنها اسلام است که میتواند راه نجاتی برای رهایی از چنگال استکبار باشد.
?- طرح استعفای فوری مبارک
غرب پس از اینکه اراده ملت مصر را در کنار زدن تمامی حکومت مبارک فولادین دید، به فکر افتاد که به افکار عمومی تزریق کند “مبارک ” باید استعفا دهد تا دولت جدید تشکیل شود. در واقع با زیرکی تمام سرنگونی حکومت را به کنار رفتن مبارک تعبیر کردند و مردم را با اینگونه جهت دهی به سمتی برده که به مهرههای جایگزین مبارک که برخی جیره خوار غرب و برخی دیگر نیز متمایل به غرب هستند را مجاب کند. این نیز تاکتیکی دیگر در این رسانههاست که بتوانند به انقلاب مردمی مصر جهت بدهند.
?- وارونه جلو دادن جمعیت معترضان و بزرگ کردن حامیان حکومت
رسانههای غربی که از هر فرصتی برای مصادره انقلاب در این دو کشور به نفع خود دریغ نمی کنند، در حرکتی جالب تعداد معترضان را کم جلوه میدهند و از طرفی دیگر سرکوب معترضان را برای ایجاد ترس از اعتراض بیشتر بزرگ میکنند. به عنوان مثال در عین حالی که شبکه راشا تودی و شبکه خبری الجزیره قطر تجمع روز جمعه در میدان التحریر مصر را بیش از نیم میلیون نفر اعلام کردند، شبکههای غربی و آمریکایی زیر نویس کردند که دهها هزار نفر معترض در میدان التحریر خواهان برکناری مبارک هستند.
در واقع اعلام آمار غلط از جمعیت تظاهرکننده نیز به نوعی برای سست نشان دادن اراده معترضان است که وانود کنند اکثر ملت مصر به همان تشکیل حکومت جدید راضی هستند و مبارک باید کنار برود.
کلام آخر
بیتردید در چنین معادلهای بیش از هر چیز جای خالی رهبری واحد در رأس حرکتهای یادشده خودنمایی میکند. کسی که از یک سو استعداد در صحنه نگه داشتن مردم را داشته باشد و از سوی دیگر هنر شناسایی و ابطال دسیسهها را نیز از خود بروز بدهد، مردم انقلابی و مسلمان تونس که چندین دهه در سرکوب و خفقان کامل گذراندهاند، باید امروزه بیش از هر زمانی با انتخاب اسلامگرها و پس زدن کامل حکومت قبلی، آزادی و دمکراسی واقعی را برای خود به ارمغان بیاورند.
در مصر نیز اسلامگراها متوجه هستند که عامل عقب ماندگی و فقر و بدختی همان دست درازی حکومت مبارک به سمت استکبار و آمریکا است، فرصت خوبی است تا مصر به تمدن گذشته و با شکوه اسلامی برگردد و با انتخابی صحیح به کمتر از برکناری کامل حاکام حلقه به گوش قانع نشوند.
بدون شک روزهای آینده روزهای تعیین کننده و سرنوشت سازی برای ملتهای مصر و تونس خواهد بود که باید منتظر ماند و نظاره کرد.